سلام بر ياوران دين خداوندجاي چنين وبلاگي براي معرفي برادران خوش قلب طوسي خالي بود. موفق باشيد. التماس دعا
سلام به روح پاك و بهشتي اين دو نگين خانواده:
بي مقدمه:
گاهي براي پز دادن هر وقت نامي از اين عزيزان مي آيد، خاطراتي از كودكيمان و يا از دوران جنگ مي گويم طوري كه ديگران فكر ميكنند ما چقدر به هم نزديك بوديم/// راستش نه نبوديم / من كجا و آنها كجا؟
با اينكه به لحاظ سني چند صباحي از دردانه هاي شهيد بيشتر داشتم ولي پس از عروجشان فهميدم كه مثل كودكي در محضر علماء بوده ام، آنها اصلا به چيزهايي من با احساس زرنگي فكر مي كردم، رابطه اي نداشتند، براي هر كاري كلي نقشه مي كشيدم و طرح مي دادم ولي آقا سيد جواد مظلوم با سكوتش و آقا سيد كريم مهربان با لبخندش آب روي همه هيجانات مي ريختند. طوري كه الان احساس كوچكي و حقارت بيشتري دارم.
فاش بگويم /// من نه اعتقاد آنها را داشتم نه نماز آنها را خواندم نه عاشقي آنها را فهميدم و نه . . . / خوب اين بديهي است چرا كه هنوز روي زمينم. چون نيكويي گفتار و اخلاق آنها را مورد تحسين اهل دل مي ديدم، گاهي خيلي سعي مي كردم اداي آنها را در آورم، اما فقط ادا بود.
آنها زميني نبودند / پدر و مادر را مي ستودند و آنها را نمايندگان خلقت باريتعالي مي دانستند. هنوز هم از درك چگونگي گذشت آنها، مهر آنها، عشق، لبخند، عبادت، ادب، و طاعت آنها عاجزم.
اي ام الشهدا ) و اي ابوشهيدين ) اينها را گفتم تا باري از دوشم بردارم / من و آنها به اندازه زمين تا آسمان از هم فاصله داشتيم، هيچوقت طوري كه وانمود مي كنم آنها را مي شناختم و با هم بوديم و . . . نبوده است.
باز هم دارم وراجي مي كنم / خلاصه اينكه:
من كجا آنها كجا؟
معذرت و تقاضاي حلاليت