مقدمه
گوهر وجود شهدا از دریای صدق و صفای والدینی به عمل آمده اند که همیشه خواهند توانست به دست و دل جویندگان و گوهر شناسان، پاکی و صفا ببخشند.
شهیدان والاتبار سید جواد و سید کریم خوش قلب طوسی نیز اگر چه دو تن از فرزندان جان برکف حضرت روح الله اند اما چند ویژگی ممتاز باعث می شود آثار بجای مانده از این دو بزرگوار و سایر اعضای خانواده را مغتنم بشماریم و آن را در قالب های مختلف همانند امانتی ارزشمند به دست نسل مشتاق و منتظر برسانیم.
نخستین ویژگی وجود والدینی آگاه، بصیر و خوش ذوق است. خط فکری و خط قلمی زیبای پدر، سرمایه شعور و ذوق شعر او، ارتزاقش بر سفره مبانی اسلام ناب و بالأخره دارا بودن روشی روشن و بی نظیر در تربیت فرزندانش از یک سوی و پاکی، اخلاص، قلم روان و دور اندیشی مادر در جمع آوری و حفاظت اسناد خانوادگی، از دیگر سوی گنجینه ای را در دسترس نسل آینده قرار داده است.
همچنین آشنایی خود شهیدان با منابع قرآنی و روایی، تلّمذشان در محضر چنین والدینی، ذوق سرشار و قلم شفاف آنان سبب خلق یادداشت ها و نامه هایی گشته که اگر نگوییم بی نظیر، حقاً کم نظیر است.
سومین ویژگی ، وجود تعلق خویشان نزدیک این خانواد? اصیل به اسلام، انقلاب و خط ولایت و شهادت است. وجود رزمندگان و شهدا و آزادگان زیادی در این تبار شاهدی بر این مدّعاست.
و بالأخره تمامی اعضای این خانواده به تأسی از مادر مکرمه خود به یکایک اسناد و یادگارهای این شهیدان به چشم میراثی ارزشمند نگریسته اند و در حفظ، تدوین و ارائه آن دلسوزانه و مخلصانه کوشیده اند.
ضمن تشکر به درگاه خدای منّان که توفیق خدمت به این خط نورانی را به ما ارزانی داشته ، امیدواریم با کمک تمامی دلسوزان و همرزمان بتوانیم قدم هایی کوچک اما محکم و متقن در راه مستند نمودن این آثار برداریم.اگرچه شأن این یادگارها و اسناد بسی بالاتر و قابلیت آن جهت ارائه در قالب های متنوع هنری و رسانه ای بسی بیشتر است.
تیم تدوین نرم افزار چند رسانه ای( خوش قلب ها)
معرفی نرم افزار چند رسانه ای (خوش قلب ها)
امروزه پس از گذشت چندین سال از مبارزات انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس و با وجود صدماتی که از سوی دشمنان داخلی و خارجی بر ارزش های این انقلاب وارد شده است، با تلاش شبانه روزی خواص و درد آشنایان این عرصه، همچنان این ارزش ها در جای جای کشور در حال رشد و تعالی است و جوانان و نوجوانان حقیقت جو، تشنه ی این فرهنگ عظیم و مقدس هستند.
یکی از تهدیدات جدی این حرکت عدم ثبت ماندگار و کامل آثار و خاطرات برجسته ترین مردان آن دوران می باشد. این تهدید زمانی آشکار و بارز می شود که مردم و به خصوص جوانان و نوجوانان نتوانند این آثار و خاطرات را به راحتی در سطوح مختلف در دسترس داشته باشند و از الگوهای اجتماعی، فرهنگی خویش اطلاعات کافی نداشته باشند.
به نظر می رسد بسته های فرهنگی متنوع در حوزه های کتاب و لوح فشرده و در سطوح مختلف سنی یکی از نیاز های جدی جامعه امروز می باشد. به طوری که هر قشری از جامعه بتواند با الگوگیری از شهدا راه زندگی خود را در عرصه های فردی و اجتماعی پیدا کند و حافظ و مروج ارزش های دینی باشد.
بسته های نرم افزاری چندرسانه ای به واقع اوج ظرفیت ابزارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در عرصه فرهنگ و هنر به شمار می آید که با امکانات، ظرفیت ها و جذابیت های ویژه، اقبال و توجه عمومی را به خود جلب نموده اند
در همین راستا تولید نرم افزار های چندرسانه ای «خوش قلب ها» با هدف معرفی شهیدان سید جواد و سید کریم خوش قلب طوسی می تواند قدمی کوچک جهت آشنایی با این دو شهید گرانقدر باشد.
محتوای پیش بینی شده در این نرم افزار به شرح ذیل می باشد:
1. زندگی نامه / شرح مختصری از زندگی نامه شهیدان در دوران نوجوانی و جوانی، فعالیت های قبل و بعد از انقلاب
2. جملات پیامکی / بیان جملات کوتاه شهیدان
3. پدر و مادر / معرفی والدین بزرگوار شهیدان، ارائه نامه ها و سروده های پدر به فرزندان
4. نامه ها و دستنوشته ها
5. خاطرات / بیان خاطرات دوستان، هم رزمان پیرامون شهیدان
6. آلبوم تصاویر / ارائه تصاویر شهید با قابلیت چاپ و بهره برداری مستقیم به صورت آلبوم همراه با زیرنویس
7. وصیت نامه
8. اسناد / ارائه اسناد به جای مانده از شهیدان
9. مصاحبه / مصاحبه با هم رزمان و اطرافیان به صورت تصویری
10. هدایا / ارائه اقلام فرهنگی به جای مانده از شهدا جهت استفاده مخاطب
11. یادگاری / اقلام به جای مانده از شهیدان
12. محتوای ویژه تلفن همراه
13. تفریض ها / سخن بزرگان ومسئولین پیرامون شهیدان خوش قلب طوسی
تا کنون حدود 50 درصد مراحل تولید برنامه طی شده و با اتمام مراحل باقی مانده به زودی در معرض استفاده علاقه مندان قرار خواهد گرفت.
در پایان نیز از کلیه کسانی که مطلب، عکس، سند، خاطره و یا هر نوع اطلاعاتی که از شهیدان خوش قلب نزد خود دارند خواهشمندیم جهت کامل تر شدن نرم افزار اطلاعات را در اختیار خانواده محترم خوش قلب قرار دهند.
آئینه های روبرو
بریده هایی از نامه های سیـد جواد و پـدر و مـادر، خطاب به یکدیگر
…مادر جان که خجالت میکشم با این اعمال زشت و پوچی که داشتم خود را فرزند شما بدانم،شما مرا به راه راست هدایت کردید تا همانند اینها که در شهرها دست به تظاهرات زدند گمراه نشدم و صدها هزار بار خدای را شکر میکنم.
64/3/3
با سلام حضور پدر ومادر گرامیم که درسهای مکتب حسین را به من و دیگر فرزندانتان آموختید .
63/10/5
مادرجان در تمام دعاها بیاد شما هستم. انشاء الله شما هم که حرم می روید به یاد من هستید.
64/9/5
با سلام خدمت پدر و مادر بزرگوارم که در تمام دوران عمرتان حتی یک لحظه از وقتتان را برای آسایش بیشتر اهل خانه تان دریغ نگرداندید.
64/11/8
بارالها! معبودا! نمی دانم چگونه شکر اینهمه نعماتی را که به من عطا کردی بکنم ولی میدانم که حتی لیاقت یکی از این نعمت ها را ندارم. اول از همه نعمت ایمان به خودت را که زیباترین و محبوبترین معشوق به پیش بندگان عاشقت هستی.
دوم وجود چنین پدری بزرگوار که باید تمامی اعمال نیکم را مدیون زحمات بی دریغ و از خودگذشتگی هایش باشم. و وجود مادری دلسوز و مهربان که صبر در مقابل سختی ها و اخلاص را در زندگیم از او آموختم و .....
فرزند کوچکتان جواد
خوشا به حال شما که لحظه لحظه زمانتان ارزش یک عمر عبادت خدا را دارد. آری خداوند برای هر لحظه از عمر عزیزان در جبهه ها ثواب و اجر به برکت و میزان یک عمر عبادت خود را عطا می فرماید. پس در خلوص و قدر آن بیشتر توفیق طلب کنید و بدانید که لحظات استراحت و خواب شما عزیزان به ارزش شب قدر است. دیگر حساب زمان نبرد و دعا ونیایش عزیزان در جبهه را نمیتوان بیان کرد. پس در نیایش به درگاه با عظمتش از دعا به جان امام و برای پیروزی نهائی و شفای معلولین و نجات اسرا و سرنگونی صدام و صدامیان فراموش نفرمائید و بدانید که قائم آل محمد هم با شما است و آمین میگوید.
پدرت 63/2/3
سلام بر فرزند زهرا (س) که من هم افتخار دایه گی او را داشته ام. امیدوارم که از دعای خیر فراموشم نکنی و از بدیهایی که به تو کرده ام بگذری. و از خدای بخشنده طلب عفو برایم نمایی...
لازم دانستم خارج از برنامه به عنوان یک مادر، فرزند خوبم را نصیحت کنم که انشاءالله توفیق بیشتری داشته باشی. نامه شما چند تذکر لازم داشت که اینک عرض می کنم: اول آنکه بعد از نام خدا نام پدرت را فراموش نکن و از زحمات ایشان نسبت به تربیت فرزندانش قدردانی و تشکر داشته باش. دوم اینکه کلمه بدبخت بکار برده بودی که فکر می کنم این ناسپاسی خداوند منّان باشد. چون بدبخت شیطان است که راه بازگشت بسوی او را ندارد. نه آنکه اولاد پیغمبر (ص) و شیعه علی (ع) که درِ جبهه که یکی از درهای بهشت است بر روی او گشوده باشد. و بالاخره از پدر و مادری مسلمان هستی که در حد توان برای شناخت اسلام کوشیده اند تا بتوانند دین خود را ادا نمایند.
و ضمناً شماکه نیستید نامه شما را همه دوست دارند بخوانند. وقتی که اسم خانواده نزدیکان نیست من با آنها شفاهاً نامه ات را می گویم. ولی پدر که گاه دلش برای فرزندش تنگ می شود، دست خط او را بجای خودش می بوسد. آنهم پدری مانند پدر شما پر احساس و عاطفه. امیدوارم که صحبت های من برای خدا باشد و خدا شما را در هر کاری یاری کند. اگر راجع به من بود نه تنها ناراحت نبودم بلکه خودم را لایق نمی دانم. چون اگر نبود شعور و ایمان پدرتان من هم کاری نمی توانستم بکنم.
65/5/19 - مادرت زهرا
سید کریم در 2 نما
بله خدای من...
تصمیم گرفتم که از حالا یک یادداشت کوچکی از هر روز داشته باشم. کنار رود کارون آمدم برای نوشتن که قایق یکی از بچه ها را وسط آب دیدم. او را صدا کردم و سوار شدم و شروع به نوشتن کردم:
... الان حدود یک هفته است که اهواز نرفتم و مادر که در اهواز هستند یک نامه برایم نوشته اند و بوسیله بابا جان و بعد هم دوستان، دیروز بدستم رسید. در نامه مادر نوشتند که خواب جواد را دیده اند. که خیلی مشتاق شنیدن خوابشان هستم. بد نیست حالا که اسمی از جواد برده شد از هم? دوستانم که رفتند و من را تنها گذاشتند یاد کنم. مثل: علی موحّدی، این پسر عارف و خوش صورت خوب سیرت!...
یک بار یاد شهید علی موحّدی افتادم. نمی دانم چرا؟ و برای چه؟ ...
از وقتی که قاسم شهید شده بود و علی آمد به من خبر بدهد ... روز عجیبی بود و من وقتی ناراحتی و حسرت سراسر وجودم را گرفته بود و اشکهایم دو قلو، دوقلو از چشمانم جاری بود دیگر نمی توانستم صدایم را مخفی کنم، بی اختیار فریاد از ته دلم می کشیدم و شهید علی با نرمی و آرامش قلب در حالی که لبخندی می زد به من گفت: ناراحت نباش، هم? ما باید یک روزی برویم ...
و بلافاصله لحظه ای که شهید جواد ظهوریان( که در فتح مهران به شهادت رسید) شهادت شهید علی را به من خبر داد، به ذهنم آمد و تمام آن دوران مانند یک فیلم از جلوی نظرم گذشت.
آه خدای من ... نمی دانم با آنها -به شهیدان- چه گفتی یا چه دادی و یا چه نشان دادی و ... نمی دانم با آنها چه کردی که چنین عاشق تو شدند و چنین به سوی تو پر کشیدند.
خدایا، ... ای خدای من، بیا و با من هم چنین کن. اگر چه من لیاقت چنین لطفی را ندارم، اما تو که ... امّا رحمت تو که شامل حال همه مخصوصاً گنهکاران می شود. خدایا ... بیا با من همان کن که با شهیدان کردی.
راستش نمی دانم، شاید هم آنها (شهیدان) چیزی به تو گفتند که آنها را برای، ...
به قول شهید عزیز برادرم محسن، که در فراغ دوست شهیدمان عشوره در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود می گفت: نمی دانم در دعای کمیلت به خدا چه گفتی که عاشقت شد و تو را برد.
بله خدای من ... شاید چنین است، راستش نمی دانم خود شهید محسن با تو چه کرد و یاد تو با او چه کردی که اینطور بسویت پرواز کرد.
خدای من ... آخرین شب جمعه قبل از عملیات کربلای 2 که من برای دیدن جواد به مقّر تخریب تیپ ویژه شهدا رفتم. همه برای اداء مراسم دعای کمیل به آسایشگاه مخصوصی رفته بودند. من هم به آنجا رفتم و پس از اتمام دعا که چراغها را روشن کردند از پشت سر جواد را شناختم و او را صدا کردم و به بیرون رفتیم، صورت افروخته، چشمان پر اشک و بدن لرزانش نشانگر این بود که چگونه به درگاه معبودش متوسل شده و با چه خضوع و خشوعی از او طلب مغفرت نموده است.
ای خدای بزرگ در همان لحظات چه پیامی بین شما رد و بدل شده بود که بیش از دو روز طاقت تحمل این دنیای کوچک را نکرد و به سوی جهان عظیمی که همانا جوار الله است آمد.
بار خدایا به وجاهت شهدا ما را مشمول رحمات و الطاف بزرگ خود قرار بده و السّاعه طبقهایی از نور برای شهدای عزیز بفرست و برادر عزیزم جواد را در رضوان الله و در جوار خود از خود خشنود و خود را از او خشنود بگردان و بر محمد و آلش درود و رحمت فرست و ما را از شیعیان حقیقی آنها و پیروان راستین شهدا قرار بده. آمین.
(السلام علی من التبع الهدی)
ننگ بر تو ای آمریکا، ای شیطان بزرگ
"بسم الله قاسم الجبارین"
آیا این سان که عرصه زمین را بر ملت ما فروبستی و جنگ را بر ما تحمیل نمودی و مردمان را همچون اسیران به هر شهر و دیاری نشاندی، گمان داری که بر مقام و عظمت تو افزوده خواهد شد و از جلال و حشمت ما که برای اعلاء کلمه حق قیام کرده ایم و ناهمواریها را به جان پذیرفته ایم کاسته می شود؟ ...
این عجب و غرور تو زاد? همین پندار و شادکامی و سرور تو پرورد? همین خیال توست که مُلک جهان را به کام خود یافته و سلطنت را به مراد خویش پنداشته ای.
هان ای دشمن بشر، اینک درنگ کن و لختی بیاندیش که چه ها کرده ای و می کنی.
ای عفریت بدگوهر.
اگر چه تو سزاوار توبیخ و شایسته تحقیری اما من تو را پست تر از آن می شمارم که با تو سخن بگویم.
پس نیک آگاه باش که هر چند کشتن ما و ویران کردن شهرهای ما را غنیمت خویشتن پنداشته ای اما زود باشد که تاوان کردار خویش را خواهی یافت. همانا خداوند بر بندگان خود ستم نمی کند و ما به درگاه او شکایت و به پیشگاه او پناه می جوئیم.
"آنک ای دادار بزرگ، تو خود داد ما از بیدادگران بستان و انتقام ما از ستم پیشگان باز گیر و بر آنان که سروهای باغستان توحید را به خون نشاندند غضب فرما."
و تو نیز نیک بکوش و نیرنگ و خدیعت خود بکار بند، اما به حقیقت سوگند، هرگز نتوانی نام ما را محو و فروغ آزادی و آزادگی ما را خاموش سازی.
اندیش? تو بسا نارسا و روزگار تو بسیار کوتاه و جمع تو پریشان باد، آندم که فریاد منادی برخیزد که نفرین خدا بر ستم کاران فراگیر باد.
سپاس آفریدگاری را که آغاز ما را به عبادت و فرجام ما را به شهادت مقرون داشت. و از پیشگاه او بر شهیدان خویش تکمیل پاداش و فزونی اجر مسئلت داریم و خواستار آن هستیم که ما را به جانشینی شایسته برای آنان مباهی دارد. او خدای مهربان و رحیم است و کفایت ما بر چنین پروردگاری است.
اِنَّهُ عَلی کُلَّ شَی ءٍ قَدیرِ